نشست هماندیشی اساتید دانشگاه فردوسی به همت دفتر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاهی دانشگاه فردوسی مشهد با موضوع «چالشهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در پرونده هستهای و محور مقاومت»، در روز پنجشنبه ۱ آبانماه ۱۴۰۴ با حضور دکتر حسین سلیمی، استاد تمام روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر ابراهیم متقی، استاد تمام روابط بینالملل دانشگاه تهران، دکتر سید مرتضی نوعی، دبیر دفتر هماندیشی استادان و نخبگان دانشگاهی و با دبیری دکتر سید احمد فاطمینژاد، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، در محل سالن شهید عبدالکریمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی برگزار شد.
دکتر ابراهیم متقی در ابتدای سخنان خود به اهمیت ساختار آنارشیکال (اقتدارگریزی) در نظام جهانی اشاره کرد و گفت:« هر کشور باید برای بقا و توسعه خود، قدرت تولید کند.زیرا واحدهای سیاسی برای بقا نیازمند ترکیبی از قدرت هستند.»
وی علت توسعه کشورها را جهتگیری مناسب در پیوند با نظم جهانی دانست و با اشاره به چالشهای داخلی ایران گفت:« رشد سریع و سه برابر شدن جمعیت طی ۵۰ سال گذشته، کاهش صادرات نفت به یک چهارم، گسترش شهرنشینی و پارادوکسهای ناشی از افزایش انتظارات مردم شهری چالش های امروزه ایران هستند.»
وی همچنین به فضای انقلاب و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایران اشاره کرد و گفت:« اندیشه انقلاب، زمینی و بر پایه نیازهای داخلی بوده است، نه ایدئولوژیک یا آسمانی.» او نقش دانشگاه تهران و تحولات سیاسی قبل از انقلاب را در شکلگیری این اندیشهها برجسته کرد و نقد به سیاست خارجی ایران را اجماعی از سوی ایرانیان دانست. او به اتحاد راهبردی همه احزاب و گروههای سیاسی ایرانی از دوران قبل از انقلاب اشاره کرد و گفت:«تمام احزاب سیاسی دوران انقلاب در ایران،کشور را به عنوان ژاندارم منطقه، وابستگی به غرب و تحت استثمار امپریالیسم غرب میدانستند و همگی به این موضوع معترض بودند.»
متقی نگاه استعماری غرب به ایران را اینگونه توضیح داد:« از نظر غرب، ایران تنها باید در عرصه انرژی و پتروشیمی توسعه پیدا میکرد و در سایر عرصهها وابسته و واردکننده میبود. شاهد این ادعا زمانی است که شاه در صدد توسعه صنعتی ایران بود، اما جهان غرب هیچگونه کمک و همکاری با او نکرد و این چالش اصلی شاه با جهان غرب بود.» او همچنین به انتقادات شاه از سیاستهای غرب اشاره کرد و گفت:« از سال ۵۴ تا ۵۷، شاه شخصاً منتقد جدی سیاستهای غرب در قبال ایران بود».
وی به نظریات گازیوروسکی در بررسی سیاستهای شاه و آمریکا اشاره کرد و گفت: «زمانی که او لفظ(دولت دستنشانده) را برای آن دوره به کار میگیرد، میگوید دولت دستنشانده شاه در وضعیت الحاق به آمریکا نبوده، بلکه بعد از اینکه زیرساختهای قدرتش را ارتقا داد، سازوکارهایی را به کار میگیرد که میخواهد در وضعیت استقلال قرار بگیرد.»
متقی افزود: «من آنچه که در انقلاب شکل گرفت را ادامه سیاستهایی میدانم که شاه از سال ۵۴ در دستور کار خود قرار داد. شاه دنبال تمرکزگرایی بود و انقلاب تمرکزگرایی را شکل داد. شاه در صدد نقد جهان غرب بود و انقلاب ایران نقد جهان غرب را شکل داد. شاه از سال ۵۳ در صدد یک نوع استقلالطلبی بود که انقلاب این را تشدید کرد».
وی همچنین به نقل از الکسی دو توکویل در کتاب «انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن» بیان کرد که چرا انقلابها شکل میگیرند و گفت: «چون وقتی نظام سیاسی ناتوان میشود و نمیتواند کارهایی را که میخواهد به صورت پروتلکی و ایدئولوژیکی انجام دهد، یک جایگزینی اتفاق میافتد».
متقی افزود:« سیاست خارجی و هستهای جمهوری اسلامی و شاه از هم جدا نیستند و سیاست خارجی ایران در دورههای مختلف، چه در زمان رضا شاه، مصدق، خود شاه، و انقلاب، در راستای هدفهای استقلالطلبانه و افزایش قدرت و نقشه منطقهای بوده است». وی تأکید کرد که این روند ادامهدار خواهد بود.

چالشهای سیاست خارجی ایران و ضرورت درک تحولات جهانی
در ادامه نشست هماندیشی اساتید دانشگاه فردوسی مشهد، حسین سلیمی، استاد تمام روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی، به اهمیت درک عمیق تحولات بینالمللی و برنامهریزی صحیح در سیاست خارجی تأکید کرد. وی با اشاره به تضاد میان ارزشهای اخلاقی و گرایشهای رئالیستی در نظام فکری کشور، اظهار داشت:« فهم جهان امروز نیازمند پاسخ به سوالاتی درباره مسیر نظام جهانی است».
سلیمی تصریح کرد: «نظام جهانی با نظام بینالملل متفاوت است. هرچند که بینالملل همچنان در درون نظام جهانی وجود دارد، ولی جهان ما قواعد متفاوتی پیدا میکند.» او توضیح دادکه:«نظام جهانی در حال حرکت به سمت خاصی است و برای درک سیاستهای منطقهای و هستهای ایران، باید این تحولات را درک کنیم».
این استاد دانشگاه بر لزوم برنامهریزی برای قدرتیابی ایران در نظام جهانی تأکید کرده و گفت: «باید برنامهریزی کنیم طبق قواعدی که نظام جهانی بر مبنای آن پیش میرود، ببینیم میخواهیم کجای این قاعده قرار بگیریم. برای رسیدن به آن، به کدام جایگاه از توان غنیسازی، کدام شکل از محور مقاومت و چه میزان توان نظامی، اقتصادی و سیاسی احتیاج داریم و بعد سیاست خارجی خود را در خدمت آن قرار دهیم».
وی همچنین خاطرنشان کرد که کشور ما غالباً در این مواقع موضع منفعلانهای اتخاذ میکند و این رویکرد را «مقاومت» مینامد. سلیمی افزود: «برای رسیدن به جایگاه مطلوب، باید تواناییهایی مانند غنیسازی، محور مقاومت و قدرت نظامی و اقتصادی را شناسایی کنیم و سیاست خارجیمان را در خدمت این اهداف قرار دهیم، نه اینکه صرفاً منتظر واکنشهای جهانی باشیم».
سلیمی سپس بر اهمیت شناخت ساختارهای جهانی و ضرورت برنامهریزی و درک عمیق از تحولات جهانی و منطقهای برای حفظ منافع ملی تأکید کرد. او گفت: «درک تحولات جهانی به معنی سادهسازی آن نیست. ما صرفاً با گزارههایی مانند افول آمریکا و حرکت جهان به سوی چندقطبی شدن نمیتوانیم تحولات آینده را بفهمیم. بلکه احتیاج به اطلاعات و بررسیهای دقیقتری داریم».
وی در ادامه به بررسی گزاره «یک بمب هستهای برای ایران» پرداخت و پرسید: «آیا بمب هستهای داشتن اسرائیل که چندین بمب هستهای دارد، ایجاد بازدارندگی کرده است؟ ما باید ببینیم که آیا داشتن سلاح هستهای به چه کار ما خواهد آمد.»
سلیمی همچنین نقش محور مقاومت در سیاست خارجی ایران را مورد تأکید قرار داد و گفت: «این محور به عنوان یکی از ابزارهای قدرت منطقهای ایران شناخته میشود و باید حفظ شود. اما «قدرت» صرفاً نظامی نیست و باید قدرت اقتصادی و سازوکارهای امنیت منطقهای نیز باید مورد بازتعریف قرار گیرند.»
او اشاره کرد که در شرایط اقتصادی بحرانی، نمیتوان صرفاً از قدرت نظامی سخن گفت و نیازمند بازنگری در مفهوم قدرت و امنیت هستیم. سلیمی افزود: «نظام جهانی در حال حاضر شامل قدرتهای نوظهور، شبکههای اقتصادی، اطلاعاتی و هویتی است که در هم تنیدهاند. مفهوم «توسعه» و «حکمرانی خوب» جایگزین نهادهای قدیمی شده است».
این استاد دانشگاه تأکید کرد که برای حفظ منافع ملی، باید جایگاه خود را در زنجیره ارزش جهانی پیدا کنیم و این نیازمند تغییر در ذهنیت و برنامهریزی است. او در پایان گفت: «این تغییر میتواند امنیت بیشتری به ما بدهد.»
بررسی چالشهای سیاست خارجی ایران در نشست هماندیشی اساتید
در ادامه نشست هماندیشی اساتید، ابراهیم متقی، استاد تمام دانشگاه تهران، به بررسی ابعاد مختلف چالشهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخت. متقی به آیه «و أعدوا لهم ما استطعتم من قوه» اشاره کرد و افزود: «این یک مفهوم دینی، راهبردی و معطوف به قدرت است. هیچکس نمیتواند معادله قدرت را نفی کند.» وی با اشاره به تحولات اخیر گفت: «اسرائیل به این خاطر به ایران حمله کرد که موازنه قدرت در یک سال گذشته به صورت تدریجی تغییر پیدا کرده است. وقتی شما ضعیف باشید، حتی در داخل، هر کس به خودش اجازه میدهد به شما حمله کند.»
این استاد دانشگاه به بررسی تحولات تاریخی و سیاست خارجی ایران در دورههای مختلف پرداخت. او ابتدا به تلاشهای رضا شاه برای ایجاد نیروی سوم در مقابل استعمار انگلیس و روسیه اشاره کرد و گفت: «هدف رضا شاه پس از بازتولید قدرت و تثبیت جایگاه خود، همکاری با آلمانها به عنوان نیروی سوم بود.» با این حال، متقی یادآور شد که با گذر زمان و رادیکالتر شدن نظام سیاسی، چالشهای تاریخی بیشتری برای ایران ایجاد شد.
وی یکی از مشکلات اصلی را عدم توجه کافی به تفاوت و تمایز بین سیاست داخلی و سیاست بینالملل دانست و بیان کرد: «تمایز قائل نشدن میان این دو توسط حوزههای سیاستگذاری و تصمیمگیری، باعث شده است که تصمیمگیریها بدون در نظر گرفتن ساختارهای جهانی و منطقهای صورت گیرد».
متقی بر اهمیت درک صحیح از محیط و تأثیر آن بر ذهنیت ایرانی تأکید کرد و گفت: «ذهن ایرانی، با سابقه امپراتوری، هنوز تحت تأثیر حس تعلق تاریخی به امپراطوری ایرانی است.» او به نقل از روح الله رمضانی افزود: «در ایران عناصر مادی و دیوارهای امپراطوری فروریخته، اما ذهنیت امپراطوری باقیست.» او با اشاره به عدم یهره برداری درست از تجارب گذشته ملت ایران اظهار داشت: «ما تجربه میکنیم، اما عبرت نمیگیریم».
این استاد دانشگاه بر نقش مهم قالبهای نظری در سیاست خارجی تأکید کرد و گفت: «دیدگاههای دترمینیستی معتقدند که ساختارهای جهانی و منطقهای مسیر سیاستهای کشور را تعیین میکنند».
متقی به رویکردهای مختلف سیاست خارجی در دورههای مختلف ایران اشاره کرد و گفت: «رضا شاه از نفوذ انگلیس و روسیه نفرت داشت و تلاش میکرد تا از آنها فاصله بگیرد.اما در نهایت سیاستهای او نیز تحت تاثیر نظام جهانی قرار گرفت و در نتیجه رضا شاه را همان ها به عنوان اسیر جنگی از کشور خارج کردند.این نفرت رضاشاه بعدها به مصدق منتقل شد».
وی با اشاره به مصدق گفت: «در شرایطی که مصدق به آمریکاییها امید داشت و آمریکا را نیروی سوم میدانست، انگلیس و آمریکا باهم متحد شدند و علیه او اتحاد کردند.» او همچنین اظهارات کلینتون در یک سخنرانی را نقل کرد و گفت: «ایران حق دارد که از جهان غرب عصبانی و متنفر باشد، زیرا کشورهای غربی همواره در امور داخلی این کشور دخالت کردهاند و حقوق مردم آن را نادیده گرفته اند».
متقی در ادامه بیان کرد: «شاه نیز در سال ۱۳۵۳ سیاست خارجی ایران را تغییر داد و میخواست روابطش را با غرب کم کند و ارتباط با چین را به عنوان نیروی سوم آغاز کند. او در فصل چهارم کتابش تحت عنوان 'پاسخ به تاریخ' مینویسد که چگونه آمریکا او را سرنگون کرد».
به گفته متقی پس از انقلاب اسلامی نیز، سیاست «نه شرقی، نه غربی» جایگزین شد که بر استقلال و خودکفایی تأکید داشت. اما متقی معتقد است که این رویکرد درعمل به سمت نزدیکی همزمان به شرق و غرب سوق پیدا کرده. او گفت: «حوادث تاریخی گذشته به ما آموختهاند که اگر میخواهیم باقی بمانیم، نباید به جهان غرب اعتماد کنیم. باید خودمان قدرت داشته باشیم».
این استاد دانشگاه بر اصول اساسی روابط بینالملل برای بقاء و قدرت تأکید کرد و معتقد است که ایران باید بر خوداتکایی و خودیاری تکیه کند. وی در پایان تصریح کرد: «باید ائتلافهای مناسبی داشته باشیم تا بتوانیم در عرصه بینالملل موفق عمل کنیم.»
چالشهای سیاست خارجی ایران و ضرورت درک تحولات جهانی
در ادامه گفتگو، حسین سلیمی، استاد تمام روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی، به اهمیت درک عمیق تحولات بینالمللی و برنامهریزی صحیح در سیاست خارجی تأکید کرد. او با بیان اینکه «خداوند انسان را برای شناخت و معرفت ملتهای مختلف نسبت به یکدیگر خلق کرده، نه برای جنگ و جدال کردن، بر ضرورت فهم پدیدههای انسانی و مادی و جلوگیری از جبرگرایی تأکید کرد.
سلیمی با اشاره به اشتباهات تاریخی شاه و رضا شاه در درک نادرست از قدرت و برداشت نادرست از رئالیسم، گفت:«روابط بینالملل داستان قدرت است، اما نه فقط قدرت نظامی.» اوتوضیح داد:«قدرت تنها به ابزارهای نظامی محدود نمیشود و در قرن بیستم، کشورهای ضدآمریکایی مانند ویتنام و چین نشان دادند که ابزارهای دیگری نیز میتوانند نقش مهمی در تأثیرگذاری و حفاظت از منافع ملی ایفا کنند».
وی به جنگ ویتنام اشاره کرد و گفت: « آمریکا در جنگ با ویتنام بیش از دو برابر جنگ جهانی دوم بر سر آن بمب ریخت و خسارت زیادی وارد کرد، و با تلفات ۶۰ هزار آمریکایی و ۲ میلیون ویتنامی به پیروزی رسید." او افزود:« این کشور پس از جنگ، با حفظ حزب کمونیست و مواضع ضد آمریکایی خود، به درک صحیحی از ابزارهای جدید قدرت در سطح جهانی دست یافت و حتی در سه سال گذشته بیشترین نرخ رشد را در مجموعه زنجیره جهانی اقتصاد داشته است».
سلیمی همچنین به چین اشاره کرد و گفت: چین از سال ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲، پس از درک وضعیت بد اقتصادی و جمعیتی خود، مسیر تغییر را آغاز کرد. وی توضیح داد:« این کشور با توجه به فقر گسترده و نیاز به توسعه، به سمت بهرهبرداری از ابزارهای قدرت اقتصادی و سیاسی حرکت کرده است. در حال حاضر، چین و ویتنام در زمره کشورهایی قرار دارند که بیشترین نرخ رشد اقتصادی را در زنجیره جهانی اقتصاد دارند، در حالی که آمریکا در برخی حوزهها روند افول را تجربه میکند».
این استاد دانشگاه بر اهمیت ابزارهای قدرت در حوزه اقتصاد جهانی تأکید کرد و گفت:«ابزارهای قدرت دیگر تنها سلاح و نظامی نیستند، بلکه داراییهای مالی، شبکههای بانکی و زنجیرههای ارزش جهانی اهمیت پیدا کردهاند».
وی تأکید کرد:«این ابزارها، قدرت اقتصادی و امنیت ملی را تقویت میکنند و نقش مهمی در سیاست خارجی و قدرت معنایی کشور دارند.» اما او هشدار داد که ایران نه تنها سهمی در این شبکه ندارد، بلکه به آن دسترسی هم ندارد.
در ادامه، سلیمی به بررسی نقش ایران در زنجیرههای جهانی تولید و اقتصاد پرداخت و گفت:«ایران در زنجیره ارزش جهانی سهم کمی دارد».
وی بر ضرورت پیوستن ایران به زنجیرههای جهانی و تقویت قدرت ایران تاکید کرد و افزود:«اگر کشوری نتواند صنایع خود را به زنجیره جهانی وارد کند، دچار رکود خواهد شد.» سلیمی خاطرنشان کرد که چینیها بیشترین نقش را در این زمینه ایفا میکنند و برای تقویت قدرت و امنیت ملی، باید به توسعه و پیوستن به این زنجیرهها توجه کرد. به عنوان نمونه، او به پیشنهادهای اروپاییها دو سال بعد از برجام اشاره کرد که از ایران خواسته بودند به جای روسیه منبع تأمین گاز اروپا شود. این پیشنهاد میتوانست هم مشکل لولهکشی سوخت داخلی را حل کند و هم به منبعی برای امنیت و توسعه تبدیل شود، اما به دلیل مشکلات سیاسی و تحریمها، این فرصتها از دست رفت.
سلیمی همچنین بر مفهوم قدرت معنایی ایران تأکید کرد و گفت:« این قدرت با سابقه تمدنی و فرهنگی کشور تقویت میشود. و در جنگ ۱۲ روزه افزایش یافت» او افزود:«در برخی موارد، سیاستها و تصویرسازیهای نادرست میتواند این قدرت را مخدوش کند.» وی بر اهمیت حفظ تصویر مثبت و جایگاه قدرتمند ایران در عرصه جهانی تأکید کرد و گفت:« اگر ایران بتواند این تصویر را حفظ کند، قدرت معنایی آن به تقویت جایگاه ملی کمک خواهد کرد.»
در ادامه، سلیمی به روند کاهش سهم ایران در اقتصاد جهانی و جایگزینی چین اشاره کرد و گفت که این موضوع نشاندهنده نیاز به استراتژیهای جدید و هوشمندانهتر در سیاست خارجی و اقتصادی است. وی تأکید کرد که برنامهریزی دقیق و شناخت عمیق از محیط جهانی و منطقهای ضروری است.و گفت:« بر اساس تحلیلهای نظرسنجیها، نیمی از ایرانیان معتقدند سیاست خارجی تأثیر مستقیم بر مسائل اقتصادی دارد و نیمی برعکس. بنابراین، باید با درک صحیح از تحولات جهانی، ابزارهای قدرت را به کار گرفت».
سلیمی همچنین نقش رسانهها، تصویرسازیهای مثبت و بهرهگیری از فرصتهای موجود در نظام جهانی را برای تقویت جایگاه و امنیت ملی ضروری دانست.
در پایان استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی بر ضرورت تحلیل دقیق، برنامهریزی استراتژیک و بهرهگیری از ابزارهای نوین قدرت در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تأکید کرد. و بر لزوم پیوستن ایران به زنجیرههای جهانی تولید و اقتصاد برای تقویت قدرت ملی و معنایی اشاره کرده و خواستار شناخت عمیق از تحولات جهانی برای حفظ منافع ملی شد.
در انتهای جلسه اساتید حاضر در نشست به گفتگو و پرسش و پاسخ پیرامون مباحث مطرح شده پرداختند.
