همايش اشراق انديشه مطهر با برگزاری دومین نشست خود با موضوع " الهيات تاريكی يا الهيات روشنايی" و با عنوان فرعی "راهبردهای استاد مطهری در مواجهه با معمای علم و دين" با همکاری دفتر هماندیشی اساتید در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد به کار خود پایان داد. این نشست با ارائه دکتر جهانگیر مسعودی برگزار گردید.
استاد گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد در این نشست به سخن آلفرد نورث وایتهد فیلسوف معروف انگلیسی در کتاب "علم در دنیای مدرن" اشاره کرد که می گوید: "هرگاه ملاحظه میکنیم که دین و علم به چه کار می آیند، گزاف نیست اگر بگوییم سیر آینده تاریخ در گرو تصمیم نسل حاضر درباره چند و چون روابط و مناسبات فیمابین علم و دین است". مسعودی تاکید کرد که استاد مطهری شخصیتی بود که در بسیاری از موضوعات از جمله مساله علم و دین ۱۰۰ سال از زمانه خود جلوتر حرکت میکرد و با نگاهی نو و عمیق آثاری را از خود در این زمینه بر جای گذاشته است.
وی اضافه کرد: مساله علم و دین یک مساله کمپلکس و مرکب است که شامل زیر مسایل فراوانی می شود از جمله اینکه: آیا زمانی می رسد که انسان با پیشرفت علم، مثلا به کمک هوش مصنوعی از دین و تعالیم آن بی نیاز شود؟
این یکی از سوالاتی است که ما امروز در الهیات هوش مصنوعی با آن مواجه هستیم، اما ما در این گفتار به تمام زیر مسایل علم و دین و از جمله این مساله نمی پردازیم بلکه ما در این فرصت عمدتا به پر بسامدترین زیر مساله علم و دین، یعنی مساله تعارض یا تفاوت هایی که گاه میان تبیین های دینی و علمی پدید می آید و راهبردهای استاد مطهری در حل این تعارضات توجه داریم.
مسعودی در ادامه اضافه کرد، معمول ترین و راحت ترین راهبرد در حل معمای تعارض، انکار و پاک کردن یکی از دو طرف تعارض است، انکار دین یا انکار علم. بدین شکل عملا صورت مساله تعارض پاک می شود که البته منظور از انکار، انکارِ مثلا واقع نمایی این دو است. اما راهبرد استاد مطهری یک راهبرد انکاری و سلبی نیست. وی علوم تجربی را جزو سرمایه های معرفتی بشر می داند و راه رفع تعارض را در انکار علم نمی داند. مطهری اتفاقا بجای در پیش گرفتن یک رویکرد انکاری یا سلبی، به دنبال اتخاذِ یک رویکرد ایجابی است. می توان رویکرد مطهری را الهیات علم و روشنایی در برابر الهیات جهل و تاریکی نامید. مطهری بر خلاف بسیاری از متالهین که خداوند و مقوله های الوهی را در پستوی مجهولات بشر جستجو می کنند، معتقد است که الگوی قرآنی ما این است که مفاهیم دینی و بویژه مقوله خداوند را در روشنایی علم و آگاهی های بشر جستجو کنیم.
مسعودی در این نشست نمونه هایی از الهیات تاریکی و پستوی مجهولات را در تاریخ اندیشه بشر مورد بررسی قرار داد، از جمله نمونه نیوتون و تبیین او از رخنه هایی که در حرکت سیارات منظومه شمسی وجود دارد و پاسخی که لاپلاس برای این رخنه ها ارائه می کند. در مجموع از نظر استاد گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، می توان الهیات پیشنهادی استاد مطهری را یک نوع الهیات روشنایی و علم در برابر الهیات تاریکی و پستوی مجهولات برخی از متالهین متقدم و متاخر در جهان اسلام و مسیحیت نامید.
از نظر ایشان راهبرد دوم استاد مطهری در حل مساله تعارضات علم و دین راهبرد تمایز و تفکیک میان علم و تفسیر علمی است. مطهری معتقد است متکلمان باید میان علم و تفسیر فلسفی و الهیاتی از نظریه علمی تفاوت قایل شوند. بسیاری از چیزهایی که گاه در تعارض با دین از طرف عالمان تجربی مطرح می شود محتوای خود نظریه علمی نیست بلکه تفسیرهایی است که برخی از آن نظریه علمی استنباط کرده یا بر نظریه علمی تحمیل کرده اند. استاد مطهری معتقد است که متالهان نباید در بازی علمی عالمان علوم تجربی ورود پیدا کنند و آن صحنه را باید به خود عالمان علوم تجربی واگذار کنند. زمین بازی متالهان جایی است که عده ای می خواهند از نظریات علمی تفاسیر فلسفی یا الهیاتی ای اتخاذ کنند که خلاف تعالیم دینی ماست. در این موارد می توان نشان داد که بنا بر صحت نظریه علمی، تفسیر فلسفی یا الهیاتی ماخوذه ضرورت و اعتباری ندارد.
بدینسان مطهری معتقد است که می توان نظریه داروین را قبول کرد، در صورتی که جامعه علمی زیست شناسان بطور حداکثری آن را بپذیرند، اما حتی بر اساس پذیرش نظریه داروین زیر بار نتایج فلسفی و الهیاتی ملحدین و خداناباوران نرفت.
مسعودی در پایان نمونه های دیگری از اینگونه موضوعات علوم تجربی را نیز مورد اشاره قرار داد از جمله اصل عدم قطعیت یا نظریه نسبیت و موارد دیگر.
این نشست با پرسش و پاسخ و گفتگوهای تکمیلی پایان یافت و بدلیل آنکه برخی از راهبردهای استاد مطهری و نیز برخی از سوالات حاضرین فرصت طرح و گفتگو پیدا نکرد، توافق گردید که تکمیل مباحث در نشست دومی دنبال گردد.