به گزارش مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فردوسی مشهد، به همت دفتر هم اندیشی استادان و نخبگان دانشگاه روز چهارشنبه 23 آذر ماه 1401 نشست هم‌اندیشی اساتید دانشگاه فردوسی با موضوع «عدالت رسانه‌ای در فضای نوین ایران» با سخنرانی دکتر عبدالله بیچرانلو، عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه تهران در محل سالن شورای دفتر نهاد رهبری دانشگاه برگزار شد.

photo 2022 12 16 11 59 14

این نشست با آیاتی چند از کلام‌الله مجید آغاز شد؛ سپس دکتر وحید ارشدی دبیر هم اندیشی اساتید، ضمن خیرمقدم خدمت مهمان و اساتید گفت: دفتر هم‌اندیشی استادان و نخبگان دانشگاه فردوسی مشهد یک کلان موضوع تعریف کرده است و آن هم این است که آیا در چهار دهه اخیر پیشرفت داشته‌ایم؟ و آیا این پیشرفت عادلانه بوده است؟ با توجه به آشوب‌های اخیر به بحث رسانه پرداخته‌ایم تا ببینیم چقدر این فضا عادلانه بوده و چگونه می‌توانیم به سوی عدالت رسانه‌ای پیش برویم.

دبیر هم اندیشی اساتید دانشگاه فردوسی همچنین در ادامه بیان کرد: بنای ما بر این است که هر جلسه با توجه به موضوع در دانشکده مربوطه تشکیل شود و حاصل این جلسات سیاست‌گذاری و تاثیرگذاری در جامعه باشد.

پس از دکتر ارشدی، دکتر بیچرانلو سخنانشان را در رابطه با رسانه آغاز کردند و گفت: ما وقتی می‌گوییم رسانه به وجوه مختلفی اشاره می‌کنیم. رسانه می‌تواند به مثابه متن باشد و افراد بسیاری در علوم اجتماعی با این تعریف سروکار دارند. مثلا بسیار بررسی می‌شود که بصورت آماری چقدر به موضوع فساد اقتصادی در مطبوعات اشاره شده یا رسانه چه چیزی به نوجوانان منتقل می‌کند. رسانه همچنین بعد صنعتی دارد و در کشورهایی مانند آمریکا این نمود دارد و اصولا موضوع در این بعد عدالت نیست و هرچقدر دستاوردهای مالی بیشتر باشد، موفقیت نیز بیشتر است. این حضور اقتصاد سیاسی در رسانه است. مثلا هالیوود و کی‌پاپ موضوعیت عدالت ندارند و تنها می‌خواهند آورده مالی برای کشورشان داشته باشند و در این فضا هنرمندان به مثابه یک برده برای این صنعت هستند و این اصلا قربانی کردن عدالت است.

photo 2022 12 16 11 59 51

دکتر بیچرانلو عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در ادامه افزود: رسانه گاها به مثابه فناوری است. در این نگاه رسانه ابزارهای انتقال پیام هستند و این نگاه بدون در نظر گرفتن هنجارها و فرهنگ‌ها رواج یافته است. ما وقتی سراغ سینما یا تلویزیون آمدیم به اقتضائات این رسانه‌ها و بسترهای فرهنگی توجه نکردیم. مثلا منبر و هیئت را  خواستیم در تلویزیون بیاوریم و به اقتضائات این رسانه بی اعتنا بودیم و این هم برای خود رسانه ضعف شد و هم برای منابر و هیئات. البته منظور این نیست که در رسانه دین تبلیغ نشود بلکه باید با توجه به تناسب رسانه این تبلیغ را انجام داد.

ایشان همچنین در ادامه تبیین رویکردها اظهار کرد: یک رویکرد (برعکس نگاه ابزارگرایانه) نگاه ذات‌گرایانه است. مثلا بعضی می‌گویند تلویزیون ذاتا متناسب با مسیحیت است که رویکرد بصری دارد؛ در تاریخ غرب پس از مسیحیت، مکاتب  دائیسم، امپرسیونیسم، پرتره و ... به وجود آمدند که همه متناسب جلوه‌های بصری هستند و تلویزیون خاستگاهش چنین فضایی است و به درد فرهنگ ما نمی‌خورد چون در اسلام پیام‌ها به صورت شعر منتقل می‌شده.

وی افزود: اگر بخواهیم میانه ابزارگرایی و ذات‌گرایی را داشته باشیم به فرهنگ‌گرایی می‌رسیم. مثلا وقتی تلویزیون به ایران آمد، آیا باید همان رویکردی که در آمریکا بود را پیش می‌گرفتیم؟ در انگلیس ابتدای اختراع تلویزیون این رویکرد انتقادی بود تا نسخه آمریکایی در آن پیاده نشود. در پی همین تفکر به میزانی رویکرد خانواده‌گرایی در تلویزیون انگلیس زیاد بود که آقای جان رایس که مسئولیت در تلویزیون انگلیس داشت کارمندی را که درحال طلاق گرفتن بود را اخراج کرد تا به این رویکرد لطمه وارد نشود.

photo 2022 12 16 12 00 25

دکتر بیچرانلو درباره انواع رسانه‌ها از لحاظ مصداقی گفت: ما دو نوع رسانه داریم؛ یکی رسانه‌های جمعی مانند مطبوعات، تلویزیون و رادیو و یکی رسانه‌های اجتماعی که اغلب رسانه‌های مبتنی بر وب هستند. رسانه‌های جمعی در وهله اول باید زبان ارتباط با مخاطبین را ایجاد کنند. ما در رسانه نمایش واقعیت را نداریم، بازنمایی واقعیت را داریم و اینجاست که عدالت اهمیت پیدا می‌کند. یعنی ما با چه ملاکی بازنمایی می‌کنیم؟ منافع شخصی یا جناح یا منافع مخاطبین؟ وقتی بخواهیم با زبان مغالطه‌گرانه یا اغواگرانه صحبت کنیم عدالت را زیر پا گذاشته‌ایم. درکل زبان خنثی و شفاف نیست؛ مثلا شما وقتی اسم فرد را می‌گذاری معترض، آشوبگر یا اغتشاشگر زبان بازنماییتان سوگیری دارد و واقعیت برساخته می‌شود. این برساختگی می‌تواند عادلانه یا ناعادلانه باشد.

در رسانه‌های اجتماعی اما بازنمایی، بازنمایی می‌گردد و واقعیت مجازی ساخته می‌شود. در این حوزه شرایط ما پیچیده‌تر می‌شود و عواطف و احساسات درگیر می‌شود و فضای خیال اینجا وارد می‌شود. درباره این بازنمایی دو نوع نقد پیدا می‌شود؛ یکی نقد کمی، مثلا نوجوانان که کمتر از بقیه سنین در رسانه بازنمایی می‌شوند و یکی نقد کیفی، مثلا در هالیوود مسلمانان بسیار بازنمایی شده‌اند اما چگونگی این بازنمایی بسیار مهم است. در بازنمایی‌ها بسیار کلیشه داریم که در همین مثال خاورمیانه‌ای‌ها در فیلم‌های غربی بیشتر تروریست هستند. یا اعراب افرادی بدوی و بیابانگرد بازنمایی می‌شوند یا بالفرض مستندسازی که به ایران می‌آید بیشتر راغب است به کویر برود و شترسواری کند تا بازنمایی اینگونه باشد که این روزمره ایرانیان است!

درباب عدالت نیز این استاد دانشگاه تبیین کرد: در رسانه یک اصل مهم عدالت زبانی است؛ یعنی زبان اغواگرانه نباشد. عدالت البته انواع دارد؛ عدالت می‌تواند توزیعی، رویه‌ای، مراوده‌ای و اطلاعاتی باشد. برای تقویت این حوزه می‎‌توانیم به ساخت مستند ـ واقعیت‌ها بپردازیم. هرچقدر مستند ـ واقعیت‌ها بیشتر شود آورده اجتماعی ما بیشتر می‌شود. ما باید با مستند ـ واقعیت افراد را اقناع کنیم.

دکتر بیچرانلو اضافه کرد: در رسانه هم باید بدانیم چه محتوایی را در چه رسانه‌ای منتقل کنیم. اصولا در نگاه فرهنگ گرایانه محتوا سلطان است. مثلا تلویزیون رسانه‌ای سطحی است و محتوای عمیق باید با تئاتر یا کتاب ترویج داد. این پروبال زیاد دادن به تلویزیون سبب شده تا رقبای تلویزیونی ما که اغلب هویت پروپاگاندایی دارند بیشتر دیده شوند و خوراک ذهنی سطحی به مردم منتقل کنند.

در ادامه نشست اساتید به پرسش و پاسخ پرداختند و جلسه پس از دو ساعت به پایان رسید.

photo 2022 12 16 11 59 10