در چنین روزی در سال ۷ ه ق در جنگ خیبر قلعه خیبر به دست امیرالمؤمنین (ع) فتح گردید. این جنگ به واسطه پیمان شکنی یهودیان ساکن مدینه که بعدها به خیبر و شهرهای دیگر رفته بودند رخ داد. در حقیقت جنگ خیبر یک جنگ مذهبی نبود زیرا پیامبر هیچ گاه اهل کتاب را مجبور به تغییر آیین خود نکردند و جنگ خیبر تنها به دلیل پیمان شکنی یهودیان اتفاق به وقوع پیوست.
در این روز در سال ۷ ه ق در جنگ خیبر مرحب به دست امیرالمؤمنین (ع) کشته شد و قلعه خیبر به دست آن حضرت فتح گردید. [1] و در بحار الانوار ۲۷ رجب روز فتح خیبر ذکر شده است.[2]
چون پیامبر (ص) به جنگ خیبریان رفت و قلعه قموص را محاصره کرد، ابتدا پرچم را براى مبارزه با آنان به ابوبکر دادند. ابوبکر با لشکرى رفت، ولى چون نظر به پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان هم در پى او بازگشتند. روز بعد پیامبر (ص) پرچم را به عمر داد و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده بازگشت.
انتخاب على (ع) براى فتح خیبر
پیامبر (ص) فرمودند: «فردا پرچم را به مردى میدهم که حملههایش را تکرار کند، نه اینکه فرار کند. کسى که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند و خداوند خیبر را به دست او فتح میکند». همه اصحاب آرزو کردند که این مقام و منزلت به آنان واگذار شود.
فرداى آن روز، پیامبر (ص) فرمود: على بن ابى طالب (ع) کجاست؟ گفتند: چشم دردى دارد که حرکت براى آن حضرت مشکل است. خاتم الانبیاء (ص) فرمود: او را حاضر کنید. سلمه بن اکوع رفت و آن حضرت را آورد. پیامبر (ص) سر آن حضرت را در بر گرفت و از آب دهان مبارک به چشمان نورانى حضرت خاتم الاوصیاء على مرتضى (ع) مالید و فرمود: «بار الها، زحمت گرما و سرما را از او بردار». پس از آن روز بر امیرالمؤمنین (ع) درد چشم عارض نشد و از گرما و سرما آزرده نگشت.
پیامبر (ص) زره خود را بر او پوشانید و ذوالفقار را بر کمر او بست و پرچم به آن حضرت سپرد و سوار بر مرکبش نموده فرمود: «جبرئیل از سمت راست، میکائیل از سمت چپ، عزرائیل از پیش رو و اسرافیل از پشت سر و نصرت خدا بالاى سر و دعاى من نیز از پشت سر تو است ». فرمود: یا على، مسلماتى را بر ایشان عرضه کن.
میدان جنگ خیبر
آن حضرت رفت و پس از موعظه و نصیحت عدهای براى جنگ با او آمدند. آنان دو نفر از مسلمانان را شهید کردند. امیرالمؤمنین (ع) بر آنها تاخته و آنها را کشتند. آنگاه برادر مرحب با عدهای آمدند. حضرت آنها را هم به درک فرستاد.
مرحب که شجاع بود به خونخواهى آمد. امیرالمؤمنین (ع) چنان با ذوالفقار بر سرش فرود آورد که شمشیر از حلقش گذشت و او را دو نیم ساخت و به خاک انداخت. صداى تکبیر مسلمانان بلند شد. عدهای از یهود به دفاع آمدند و با مسلمانان به جنگ پرداختند. امیرالمؤمنین (ع) به مبارزه ادامه داد تا عدهای کشته شدند و عدهای به قلعه گریختند. .آن حضرت با دست قدرتمند حیدرى در قلعه را کند و براى مسلمانان معبر قرارداد تا از خند عبور کنند. حضرت چندین بار مسلمانان را از روى خندق به وسیله آن در عبور داد، با اینکه از سه روز قبل، آن حضرت گرسنه بود. [۳]
منبع: برگرفته از کتاب «تقویم شیعه»
[1] زاد المعاد: ص 35. فیض العلام: ص 317.
[2] بحار الانوار: ج 97 ص 168 - 384.
[3] المستدرک على الصحیحین: ج 3 ص 37. مجمع الزوائد و منبع الفوائد: ج 9 ص 124. کنز العمال: ج 5 ص 283. فیض العلام: ص 317 - 321.